عملیات الی بیت‌المقدس
رمز عملیات یا علی ابن ابیطالب
آغاز عملیات ۱۳۶۱/۲/۱۰
پایان عملیات ۱۳۶۱/۳/۳
جبهه جنوبی
مکان عملیات اهواز - خرمشهر - دشت آزادگان
نوع تک گسترده
فرماندهی مشترک
سازمان عمل‌کننده مشترک

عملیات بیت‌المقدس یا الی بیت‌المقدس (معنا: به سوی بیت‌المقدس) یکی از مهمترین و بزرگترین عملیات‌های جنگ ایران و عراق محسوب می‌شود. این عملیات در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی ابن ابی‌طالب» در محور اهواز- خرمشهر- دشت آزادگان، به فرماندهی مشترک آغاز شد.[۱]

انجام عملیات بیت‌المقدس در چهار مرحله برنامه‌ریزی شده بود که هر مرحله در مقایسه با عملیات ثامن الائمه و طریق القدس خود یک عملیات بزرگ به حساب می آید. آزادسازی خرمشهر که درپی مرحله چهارم انجام گرفت از مهمترین نتایج این عملیات بود.[۲]

اهداف عملیات

مهم‌ترین اهداف این عملیات عبارت بودند از:

منطقه عملیات

منطقه عمومی عملیات بیت‌المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می‌شود.

منطقه مزبور به جز جاده نسبتاً مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه‌های کارون، کرخه کور و اروند بود.

نیروهای عمل‌کننده

تجهیزات ارتش عراق

تا قبل از آغاز عملیات بیت‌المقدس، استعداد نیروهای عراقی به ترتیب زیر بود: - لشکر ۶ زرهی؛ از جنوب رودخانه کرخه تا هویزه.

  • لشکر ۵ مکانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.
  • لشکر ۱۱ پیاده از سید عبود تا خرمشهر – تیپ‌های ۲۲، ۴۸، ۴۴ مامور حفاظت از خرمشهر بودند.
  • لشکر ۳ زرهی در شمال خرمشهر. با شروع عملیات نیز یگان‌های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند که در مجموع تمامی یگان‌هایی که در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:
  • لشکر ۵ مکانیزه؛ شامل: تیپ‌های ۲۶ و ۵۵ زرهی و تیپ‌های ۱۵ و ۲۰ مکانیزه.
  • لشکر ۶ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۱۶ و ۳۰ زرهی و تیپ ۲۵ مکانیزه.
  • لشکر ۳ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۶، ۱۲ و ۵۳ زرهی و تیپ ۸ مکانیزه.
  • لشکر ۹ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۳۵ و ۴۳ زرهی و تیپ ۱۴ مکانیزه.
  • لشکر ۱۰ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۱۷ زرهی و ۲۴ مکانیزه.
  • لشکر ۱۱ پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان ۴۴، ۴۸ و ۴۹ پیاده و سه تیپ تحت امر ۴۵، ۱۱۳ و ۲۲ پیاده.
  • لشکر ۱۲ زرهی؛ شامل: تیپ‌های ۴۶ مکانیزه و ۳۷ زرهی.
  • لشکر ۷ پیاده؛ شامل: تیپ‌های ۱۹ و ۳۹ پیاده.
  • تیپ مستقل ۱۰ زرهی.
  • تیپ‌های مستقل ۱۰۹، ۴۱۹، ۴۱۶، ۹۰، ۴۱۷، ۶۰۱، ۶۰۲، ۶۰۵، ۶۰۶، ۴۰۹، ۲۳۸ و ۵۰۱ پیاده.
  • تیپ‌های ۳۱، ۳۲ و ۳۳ نیروی مخصوص.
  • تیپ‌های ۹، ۱۰ و ۲۰ گارد مرزی.
  • تعداد ۳۰ گروهان کماندو.
  • تعداد ۱۰ قاطع جیش الشعبی (هر قاطع ۴۵۰ نفر).
  • گردان تانک مستقل سیف سعد.
  • گردان‌های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.
  • توپخانه عراق نیز از ۵۳۰ قبضه توپ در انواع مختلف تشکیل شده بود که به طور تقریبی عبارت بود از ۳۰ گردان.

طرح عملیات

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین‌المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می‌شود که حمله به جناح عراق، که عمدتاً به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم چنین، شکستن خطوط اولیه عراق و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه‌ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

  • محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه).
  • محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).
  • محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر).

شرح عملیات

سرانجام عملیات بیت‌المقدس در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد. شهیدآیت‌الله صدوقی و مرحوم آیت‌الله مشکینی در کنار فرماندهان ارتش و سپاه در قرارگاه کربلا حضور داشتند عملیات بیت‌المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می‌توان تقسیم کرد:

مرحله اول

در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری نیروهای عراقی و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکان پذیر بود و در این میان تنها تیپ‌های ۴۳ بیت‌المقدس و ۴۱ ثارالله موفق شدند از مواضع عراقی عبور کرده و منطقه‌ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان‌ها باعث شده بود که فشار شدید نیروهای عراقی برآن‌ها وارد شود.

در محور قرارگاه فتح، یگان‌های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات عراق در جاده مذکور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود با تلاق در کنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمرکز نیروهای عراقی در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند. الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه‌ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از ۵ روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۳ تثبیت و کلیه رخنه‌ها ترمیم شد.

مرحله دوم

در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه‌های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد. عملیات در این مرحله در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۶/۲/۱۳۶۱ آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان‌های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای عراق، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.

عراق با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکرهای ۵ و ۶ خود را به عقب کشاند. به نظر می‌رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز ۱۸/۲/۱۳۶۱ آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای عراق، تعدادی از آن‌ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه‌ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

مرحله سوم

در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز ۱۹/۲/۱۳۶۱ عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان‌ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.

مرحله چهارم عملیات از ۱ تا ۴ خرداد ۱۳۶۱

سرانجام در ساعت ۲۲:۳۰ در ۱ خرداد ۱۳۶۱ تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان‌های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان‌های دشمن بود.

در روز ۲ خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از ۲۸۳۰ نفر تجاوز کرد و یگان‌هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یکان‌های رزمنده، در صحنه عملیات بیت‌المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی‌ها بر روی اروندرود و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده‌ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق‌ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن‌ها غرق شدند.

نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه ۳ بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.

در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.

در ساعت ۱۲ قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای بعثی که ۲۴ ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت در آمدند. در ساعت ۲ بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از ۴۵ روز پایداری و مقاومت در ۴ آبان ۱۳۵۹ به اشغال عراق درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز (۱۹ ماه) آزاد شد.[۳]

نتایج عملیات

نوشتار اصلی: آزادسازی خرمشهر
  • طی عملیات بیت‌المقدس ۵۰۳۸ کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین ۱۸۰ کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
  • فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه‌ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند.
  • عملیات بیت‌المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
  • طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای عراق به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند.

میزان انهدام یگان‌های عراق

- لشکر ۳ زرهی و لشکرهای ۱۱ و ۱۵ پیاده: ۸۰ درصد.

  • لشکرهای ۹ و ۱۰ زرهی: ۵۰ درصد.
  • لشکر ۷ پیاده: ۴۰ درصد.
  • لشکر ۵ مکانیزه و لشکرهای ۶ و ۱۲ زرهی: ۲۰ درصد.
  • تیپ‌های ۹، ۱۰ و ۲۰ گارد مرزی: ۱۰۰ درصد.
  • تیپ ۱۰۹ پیاده: ۶۰ درصد.
  • تیپ‌های ۶۰۱، ۶۰۲، ۴۱۶، ۴۱۹ پیاده: ۵۰ درصد.
  • تیپ‌های ۳۱، ۳۲ و ۳۳ نیروهای مخصوص به میزان زیاد.

واکنش‌ها

داخلی

روح الله خمینی رهبروقت ایران در ۳ خرداد ۱۳۶۱ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد. در اولین بخش این بیانیه آمده است:

با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است، سپاس بی‌حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.

[۴]

پس از پیروزی ایران در عملیات بیت‌المقدس، اسرائیل سریعاً دست به اشغال جنوب لبنان زد. پس از انتشار این خبر، گروهی از فرماندهان سپاه به منظور کمک در دفاع از خاک سوریه و لبنان در برابر حمله ارتش اسرائیل به این کشور گسیل شدند. سرپرستی و فرماندهی این نیروها را احمد متوسلیان به عهده داشت.

در همین زمان روح الله خمینی که به خوبی پی به نقشه اسرائیل برده بود، دستور بازگشت نیروها به جبهه‌های نبرد را صادر کرد و در نطقی تاریخی گفت: «راه قدس از کربلا می‌گذرد.»

در نتیجه اکثر آن نیروها به جبهه‌های جنوبی بازگشتند و تنها تعداد کمی از فرماندهان برای آموزش نیروهای حزب‌الله لبنان در منطقه باقی‌ماندند.[۵]

پانویس

  1. پرش به بالا ↑ «آشنایی با عملیات بیت‌المقدس (فتح خرمشهر)». همشهری آنلاین.
  2. پرش به بالا ↑ «بیت المقدس،عملیاتی که سرنوشت جنگ را تغییر داد». رهیاب نیوز.
  3. پرش به بالا ↑ «شرح کامل عملیات بیت المقدس». وبگاه آوینی.
  4. پرش به بالا ↑ a.s. ««فتح خرمشهر، نصر بزرگ»» (PDF). روزنامه گسترش، ۳ خرداد ۱۳۸۸. ۱۶. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در یکشنبه 13/02/1388. بازبینی‌شده در ۲ ژوئیه ۲۰۰۹.
  5. پرش به بالا ↑ «از مقاومت تا آزادسازی سرزمین‌های جنوبی». در کارنامه نبردهای زمینی. چاپ دوم. تهران: مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ، ۱۳۸۳. ۶۶. شابک ‎۸-۴۸-۶۳۱۵-۹۶۴.

منابع


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:, توسط شهید همت

شهدای پنجگانه شهدای پنجگانه عالمانی از فقهای شیعه بوده اند که در دوره های مختلف در راه دفاع از مذهب و فقه شیعه بدست مخالفان کشته شده اند.[۱]

طبق نوشته علامه امینی در کتاب شهداء الفضیله, دانشمندان و شرح حال نویسان به استثنای شیخ بهائی که محقق کرکی را شهید ثالث نامیده است, مولی عبدالله تستری خراسانی م997هـ را شهید ثالث می دانند. و البته این لقب بعدها نیز در مورد شهید قاضی نورالله تستری صاحب احقاق الحق و آیةاللّه شیخ محمدتقی برغانی قزوینی صاحب منهج الاجتهاد به کار رفته است و میرزا محمدمهدی خراسانی ملقب به شهید رابع می باشد.[۲]

شهید اول

شهید اول؛ شیخ شمس الدین محمد بن مکی بن احمد عاملی نبطی جزینی معروف به شهید اول یکی از فقهای بزرگ شیعه است. او در سال ۷۳۴ هجری قمری، برابر ۷۱۲ خورشیدی، متولد و در سال ۷۸۶ هجری قمری، برابر ۷۶۳ خورشیدی، در دمشق به جرم شیعه‌گری کشته شد. او از استادان بسیاری، مانند فخر المحققین پسر علامه حلی و سیّد ضیاءالدین عبد الله حلی و سید عمید الدین بن عبد المطلب حلی، بهره گرفت.

شهید ثانی

شهید ثانی؛ شیخ زین‌الدین بن علی بن احمد عاملی جبعی، معروف به شهید ثانی، از بزرگان فقهاء شیعه. زین‌الدین شهید ثانی در روز ۱۳ شوال سال ۹۱۱ هجری قمری، برابر ۲۷ اسفند ۸۸۴، در دهکدهٔ جبع (یا جباع) جبل عامل، در یک خاندان علمی به دنیا آمد و در ۹۶۶ قمری، برابر ۹۳۸ خورشیدی، کشته شده‌است.

شهید ثالث

محمدتقی برغانی، کشته شده به سال: 1263 قمری، احتمالا در قزوین، که بیشتر او را شهید ثالث و برخی او را شهید رابع می دانند.[۳] معمولا در ایران وی و در هند سید نورالله حسینی شوشتری هر دو به شهید ثالث ملقبند و در ایران محمدباقر اصطهباناتی و در هند سید محمد سبزواری هر دو به شهید رابع ملقبد.

سید نورالله حسینی شوشتری کشته شده به سال: ۱۰۱۹ قمری در هند. که او نیز (بیشتر در میان مسلمانان هند) به شهید ثالث مشهور است.

شهید رابع

محمدباقر اصطهباناتی، کشته شده به سال: ۱۳۲۶ قمری (۱۲۸۶ خورشیدی)، در شیراز. که بیشتر در میان شیعیان ایران به شهید رابع شهرت دارد. هر چند از نظر تاریخی پس از سید نورالله حسینی شوشتری گاه محمدتقی برغانی را نیز شهید رابع می دانند اما با توضیحات درباره شهید ثالث او بخصوص در ایران بیشتر به شهید ثالث مشهور است.

سید محمد سبزواری، احتمالا کشته شده در دهلی هند.[۴][۵] که بیشتر در میان مسلمانان هند به شهید رابع شهرت دارد.

سید محمدمهدی خراسانی کشته شده بسال 1218 قمری در مشهد نیز بعنوان شهید رابع شناخته شده است.[۶]

شهید خامس

شهید خامس سید محمدباقر صدر (زادهٔ ۱۳۱۳ ـ ۱۳۵۳ و درگذشتهٔ ۱۳۵۹ ـ ۱۴۰۰) فقیه شیعه و فعال سیاسی عراقی بود. که گاه به شهید خامس نیز لقب گرفته است.[۷][۸][۹]

جستارهای وابسته

منبع‌ها

  1. پرش به بالا ↑ Five Martyrs of Shia Islam مشارکتهای ویکی انگلیسی، بازبینی 17 فوریه 2012.
  2. پرش به بالا ↑ سیری در ریاض الجنة (7 صفحه - از 37 تا 43) پایگاه مجلات تخصصی نور؛ مجله آینه پژوهش » مرداد و شهریور 1381 - شماره 75
  3. پرش به بالا ↑ برغانی
  4. پرش به بالا ↑ بزرگداشت شهید رابع در دهلی نو
  5. پرش به بالا ↑ آرامگاه شهید رابع در دهلی
  6. پرش به بالا ↑ سیری در ریاض الجنة (7 صفحه - از 37 تا 43) پایگاه مجلات تخصصی نور؛ مجله آینه پژوهش » مرداد و شهریور 1381 - شماره 75
  7. پرش به بالا ↑ شهید سید محمدباقر صدر موسسه تحقیقات و مطالعات بانکداری اسلامی صدر
  8. پرش به بالا ↑ Mohammad Baqir al-Sadr مشارکتهای ویکی انگلیسی، بازبینی 17 فوریه 2012.
  9. پرش به بالا ↑ Five Martyrs of Shia Islam مشارکتهای ویکی انگلیسی، بازبینی 17 فوریه 2012.

برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:, توسط شهید همت

زندگینامه

در سال ۱۳۳۱ در شهر ضیاءآباد استان قزوین زاده شد. در سال ۱۳۵۱ به نیروی هوایی وارد شد و در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه خلبانی با درجهٔ ستوان‌دومی فارغ‌التحصیل شد.

دوران جنگ

با شروع جنگ ایران و عراق پس از انجام ۱۲ ماموریت، سرانجام مجبور به ترک هواپیمایش که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، شد و در خاک عراق، به اسارت درآمد.

اسارت و آزادی

استقبال از حسین لشگری در نقطه صفر مرزی ایران و عراق

بود و پس از آن در مدت ۸ سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری شد. پس از پذیرش قطعنامه وی را از سایر دوستان جدا نمودند و قسمت دوم دوران اسارت ۱۰ سال به طول انجامید. وی پس از ۱۶ سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و دو سال بعد در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ به ایران بازگشت. او در مصاحبه با رسانه‌های جمعی در سال ۱۳۸۷ (همزمان با سالروز ورود آزادگان به ایران) گفت:

اعتقادات مذهبی و مکتبی سربازان ایرانی مهمترین عامل مقاومت آنها در مقابل فشارهای روحی، روانی و جمسی بعثی‌ها بود. الان هر یک از ما به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در هر جای دنیا که باشیم باید با نوع نگرش و رفتارمان اذهان عمومی را نسبت به مسائل ایدئولوژیکی نظام روشن کنیم. لذا وقتی به اسارت دشمن درآمدیم با تاسی به سیره اهل بیت(ع) و به خصوص حضرت موسی بن جعفر (ع)، تمسک به دین و اهداف آن و بررسی و تفکر در آن خود را از گزند ترفندهای دشمن حفظ کردیم.

درگذشت

او در بامداد روز دوشنبه ۱۹/۵/۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران درگذشت. در پی مرگ او محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی درگذشت او را تسلیت گفتند.[۳][۴] پیکر او پیش از ظهر چهارشنبه ۲۱ مرداد در ستاد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در مراسمی تشییع شد.[۵]


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:شهید,شهید حسین,حسین لشگری,شهید حسین لشگری, توسط شهید همت

مطابق قانون بنیاد شهید در ایران افراد زیر شهید شمرده می‌شوند:

  1. رزمندگانی که در زمان جنگ در مناطق عملیاتی توسط دشمن کشته می‌شوند.
  2. رزمندگانی که در خط مقدم نبرد با دشمنان خارجی فوت می‌کنند.
  3. افرادی که به دست دشمنان نظام کشته یا ترور می‌شوند.
  4. کارکنان نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات که در حال شرکت در ماموریت مبارزه با اشرار، قاچاقچیان، سارقان مسلح و اعضای گروههای ضد انقلاب توسط آنها کشته می‌شوند.
  5. کارکنان نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات که در هرگونه ماموریت شناسایی رزمی یا ویژه و عملیات جنگی یا بر اثر کمین توسط دشمن یا ضدانقلاب کشته می‌شوند.
  6. کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که به سبب عضویت در آنها توسط دشمنان نظام کشته می‌شوند اعم از آن که در ایام خدمت یا غیرخدمت باشند.
  7. کارکنان نیروهای مسلح که حین انجام وظیفه، در حملات زمینی، هوایی یا دریایی دشمن کشته می‌شوند.
  8. افرادی که حین ماموریت در زمان جنگ در حملات زمینی، هوایی یا دریایی دشمن کشته می‌شوند.
  9. محافظان شخصیتها و اماکن و اعضای گارد امنیت پرواز که در حال ماموریت توسط ضدانقلاب کشته می‌شوند.
  10. کارکنان نیروی مقاومت بسیج و نیروی انتظامی که براساس قانون حمایت قضایی از بسیج هنگام برخورد با جرایم مشهود در حین انجام وظیفه کشته می‌شوند.
  11. افرادی که به تشخیص دادگاه صلاحیتدار در حال انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر توسط مرتکبان جرایم مشهود کشته می‌شوند.
  12. کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که در حین اسارت دشمن یا در گروگان ضدانقلاب، مخالفان نظام، اشرار، سارقان مسلح، قاچاقچیان یا سایر تبهکاران تحت تعقیب کشته می‌شوند.
  13. افرادی که به سبب ماموریت در حال خنثی سازی مواد منفجره، شیمیایی و سایر سلاحهای جنگی و پاکسازی میدان مین کشته می‌شوند.
  14. مجروحان و جانبازانی که براساس نظریه کمیسیون پزشکی ذی‌ربط فوت آنها به سبب جراحات و صدمات ناشی از مجروحیت تشخیص داده شود
  15. کلیه افرادی که مقام معظم رهبری آنها را در فرمان خاص مصداق شهید تلقی نمایند.

مصادیق عملی در حکم شهید عبارتند از:

  1. رزمندگانی که در زمان جنگ داخل مناطق عملیاتی بر اثر سوانح طبیعی یا غیرطبیعی بدون سهل انگاری و تقصیر یا عدول از مقررات فوت می‌کنند.
  2. کارکنان نیروهای مسلح که در حال رفت و برگشت از منطقه عملیاتی در زمان جنگ در حال ماموریت کشته می‌شوند.
  3. کارکنان نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات که در حین آموزشهای رزمی و اطلاعاتی و رزمایشهایی که طبق برنامه‌های مصوب فرمانده کل قوا اجرای می‌شود، کشته می‌شوند.
  4. کارکنان نیروهای مسلح و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح که در حال ماموریت آزمایش یا تولید سلاح، مهمات و وسایل جنگی کشته می‌شوند.
  5. کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که به سبب ماموریت در اسارت دشمن یا گروگان ضد انقلاب، مخالفان نظام، اشرار، سارقان مسلح و قاچاقچیان فوت می‌کنند مگر اینکه عدم پایبندی آنها به آرمانهای انقلاب اسلامی در زمان اسارت ثابت شود.
  6. کارکنان وزارت اطلاعات و نیروهای مسلح که در حال تعقیب و مراقبت دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی کشته می‌شوند.
  7. افرادی که در حملات هوایی یا موشکی یا بمب گذاری دشمن کشته می‌شوند.
  8. مهاجران جنگی و کسانی که در مناطق جنگی به علت برخورد با مواد منفجره از قبیل نارنجک، مین، گلوله توپ و نظایر آن کشته می‌شوند.
  9. افرادی که در حین درگیری بینابین نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات با دشمنان، ضدانقلاب و اشرار کشته می‌شوند.
  10. آزادگانی که فوت آنها براساس نظریه کمیسیون پزشکی ذی‌ربط ناشی از صدمات مستقیم دوران اسارت تشخیص داده شود.
  11. جانبازان هفتاد درصد (۷۰%) و بالاتر که فوت می‌نمایند یا کشته می‌شوند.
  12. افرادی که در دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران یا اموال عمومی یا منابع طبیعی در مقابله با دشمنان نظام، اشرار یا متجاوزان کشته می‌شوند.
  13. افرادی که به سبب ماموریتهای محوله در پاسداری و حفاظت از مراکزی که نیروهای مسلح بر اساس مقررات یا مصوبات خاص شورای عالی امنیت ملی، شورای امنیت کشور یا شورای تامین استان موظف به حراست از آن مراکز هستند، مورد هجوم دشمن یا اشرار واقع و در اثر مقاومت و درگیری با آنها کشته می‌شوند.[۶]

برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:, توسط شهید همت

شهادت در دین اسلام به‌معنای کشته شدن در راه خدا است. و در اسلام شهید به کسی گفته می‌شود که جان خود را در راه خدا فدا کند. در ایران واژه شهید بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نمود بیشتری پیدا کرد. به کسانی که در طول انقلاب کشته شدند تا کشته‌شدگان عملیات درگیری با اشرار و قاچاقچیان در شرق کشور عنوان شهید داده می‌شود.

واژه شهید در این دین دارای تقدس خاصی است. در دین اسلام کسی که به شهادت رسیده نیاز به غسل و کفن ندارد و حتی در بعضی احادیث و روایات از پیامبر اسلام و امامان شیعه بدون هیچ سوال و جوابی جز حق‌الناس وارد بهشت می‌شوند.

مسلمانان بطور عام حمزه عموی پیامبر اسلام را سید الشهدا (سرور شهیدان) می‌دانند و شیعیان به طور خاص این لقب را به امام سوم خود، حسین بن علی نیز نسبت می‌دهند.

قرآن در آیات ۱۷۵ تا ۱۶۹ سوره آل‌عمران به مقام شهیدان می‌پردازد.

«البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود.(۱۶۹) آنان به فضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان گردیده شادمان‌اند و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوسته‌اند و بعداً در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غم مخورند. (۱۷۰)

و آنها را بشارت به نعمت و فضل خدا دهند و اینکه خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگرداند.(۱۷۱)»
گل لاله سرخ نماد شهید در ایران است.

شهید کسی است که جان خود را در راه خدمت به عالم بشری و به نام خدا فدا کند.[۳]


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:شهادت,شهادت در اسلام,اسلام, توسط شهید همت

عباس بابایی در سن ۳۷ سالگی و پس از ۶۰ ماموریت جنگی موفق و پس از یک عملیات برون مرزی در منطقه عملیاتی سردشت در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ با آتش پدافند نیروهای خودی[۳][۴] کشته شد. پیکر وی در مزار شهدا در جنوب شاهزاده حسین قزوین به خاک سپرده شد. حسن روحانی که در سال۱۳۶۴ فرمانده پدافند هوایی وقت بود در مورد نحوه مرگ بابایی می گوید که او به دست نیروهای پدافند هوایی به اشتباه مورد هدف واقع نشد، بلکه هنگام عبور از مرز ایران به دست سربازی بسیجی به اشتباه و به زعم این که هواپیمای دشمن حمله کرده است با شلیک توپ زمینی و اصابت آن به گردنش کشته می شود.[۵]

  • « ظهر دکتر {حسن} روحانی به دفترم آمد. ناهار را با هم خوردیم. در خصوص شهادت سرلشکر [عباس] بابائی۱ گفت : گویا در برگشت از مأموریت، هدف گلوله توپ ۲۳ پدافند هوایی سپاه پاسداران در شمال سردشت قرار گرفته است. با آن موضع پدافند، هماهنگی نشده بوده. بنا شد هیأتی برای تحقیق برود. قرار شد به نیروی زمینی ارتش برای انجام عملیات تأکید کند.»[۶]

برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:شهید,شهدا,نحوه مرگ,شهید عباس بابایی,نحوه مرگ شهید عباس بابایی, توسط شهید همت

 

Abbas Babaei.jpg

 

محل تولد قزوین
تاریخ تولد ۱۴ آذر ۱۳۲۹
محل مرگ منطقه عملیاتی سردشت
تاریخ مرگ ۱۵ مرداد ۱۳۶۶
محل دفن قزوین
تابعیت ایرانی
نیرو Iran Air Force roundel.svg نیروی هوایی شاهنشاهی
IRI.Army Air Force Seal.svg نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
درجه 19- سرلشگر--IRIAF.png سرلشکر خلبان
فرماندهی پایگاه هشتم شکاری، معاونت عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
جنگ‌ها جنگ ایران و عراق

برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:شهید,شهدا,عباس,شهیدعباس,بابایی,شهید بابایی, توسط شهید همت

یه مدت طولانی نبودم

می خوام دوباره برگردم

می خوام بیام و در باره همت بنویسم

میخوام بیام و درباره باکری ها و برونسی ها بنویسم

شاید اونا از این بیچارگی که دارم

نجاتم بدن

 

امیدوارم بتونم

 

بتونم

شروع کنم

هم کار و

هم زندگی و

هم درس و

هم ورزش و

هم دین داری رو

و هم وبلاگ نویسی رو

 

همه رو با هم

می شه

 

خیلی راحتم

می شه

 

فقط یه تلاش  همتی و باکری ای می خواد

 

بسم الله

 

 


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:شروع,دوباره,شروعی,شروعی دوباره,شهدا,بسم الله,تلاش, توسط شهید همت

 

 

 

 زندگی نامه

 

 

دردوازدهم فروردین سال 1334، در خطة ذوق پرور اصفهان، در شهر قمشه، فرزندی مبارک از مادرزاده شد که مایه افتخار و سربلندی دیار خود شد.

 

ابراهیم، قبل از این‌که چشم به جهان هستی بگشاید، آنگاه که جنینی ناتوان در رحم مادر بود، به همراه پدر و مادر و خانواده‌اش راهی سرزمین خون و شهادت -کربلای معلی- شد. او در کربلای حسینی، با تنفس مادر، بوی خون و شهادت را استشمام کرد و تربت مطهر حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) جان و روانش را عاشورایی کرد. آزادگی، حریت، شهامت، شجاعت، تسلیم، رضا، ادب و معصومیت تحفه‌هایی بود که در آن سرزمین الهی در وجود او شکوفه کرد.

 

محمدابراهیم در سایه محبتهای پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را سپری کرد. این دوران نیز همانند زندگی بسیاری از کودکان هم سن و سال او طبیعی گذشت.

 

مادرش می‌گوید که ابراهیم در پنج سالگی به نماز ایستاد و به مسجد رفت و پدرش به یاد می‌آورد وقتی به سن ده سالگی رسید، سوره مبارکه یس و تعدادی از سوره‌های قرآن را فراگرفته بود.

 

با رسیدن به سن هفت سالگی وارد مدرسه شد. در دوران تحصیل از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود، به طوری که توجه همه را به خود جلب می‌کرد.

 

ابراهیم از همان سنین کودکی و هنگام فراغت از تحصیل، به ویژه در تعطیلات تابستان، با کار و تلاش فراوان مخارج تحصیل خود را به دست می‌آورد و از این راه به خانواده زحمت‌کش خود نیز کمک می‌کرد. او با شور و نشاط و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دو چندان می‌بخشید.

 

پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد مقطع دبیرستان شد. او در دوران تحصیلات متوسطه اشتیاق فراوانی به رشته داروسازی نشان می‌داد. گرچه وضع مالی پدرش در آن حد نبود که بتواند برای فرزند علاقه‌مندش بعضی لوازم پزشکی را تهیه کند، با این حال از آنچه برایش مقدور بود، دریغ نمی‌ورزید. خود ابراهیم نیز با مبلغ اندکی که از کار در مزرعه یا جای دیگر به دست می‌آورد، توانسته بود بخشی از امکانات مورد نیازش را فراهم کند.

 

در سال 1352 دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد. خانواده‌اش آرزو داشتند نامش را در لیست پذیرفته‌شدگان دانشگاه ببینند ولی چنین نبود. وقت اعلام نتایج، اسم ابراهیم در صدر اسامی ذخیره‌ها قرار داشت. پس از پایان مهلت ثبت نام و انصراف برخی از دانشجویان، انتظار می‌رفت که این‌بار ابراهیم به دانشگاه راه یابد ولی در کمال تعجب دیده شد که اسامی تنی چند از ذخیره‌ها که رتبه آنها پایین‌تر از وی بود، اعلام گردید ولی از نام او نشانی نیست.

 

پس از آن، ابراهیم تلاش بسیاری کرد؛ اعتراض کتبی نوشت و جر و بحث زیادی کرد ولی به دلیل نفوذ صاحب منصبان آن زمان در آموزش عالی راه به جایی نبرد و حق او ضایع شد.

 

عدم موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نتوانست خللی در ارادة او به وجود آورد. در همان سال، پس از قبولی در امتحانات ورودی «دانشسرای تربیت معلم اصفهان» برای تحصیل عازم این شهر شد.

 

دو سال بعد، با اتمام تحصیل، به خدمت سربازی رفت؛ اگر چه راضی نبود زیر پرچم رژیمی که مخالف آن بود دو سال عمر گرانبهای خود را تلف سازد. بنا به گفته خودش، تلخترین دوران جوانی او همان دوران سربازی بود. در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهی آشنا شود و به تعدادی از کتابهایی که از نظر ساواک و دولت آن روز ممنوعه به حساب می‌آمد، دست یابد. مطالعه آن کتابها که به طور مخفیانه و توسط برخی از دوستان برایش فراهم می‌شد، تاثیری عمیق و سازنده در روح و جان او گذاشت و به روشنایی اندیشه‌اش کمک شایانی کرد.

 

در سال 1356، پس از بازگشت به زادگاه و آغوش گرم و پرمهر خانواده، شغل معلمی را برگزید. او در روستاهای محروم و طاغوت‌زده مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم، در روزگار معلمی، با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی آشنا شد و در اثر همنشینی با علمای اسلامی مبارز، با شخصیت ژرف حضرت امام خمینی(ره) آشنایی بیشتری پیدا کرد و نسبت به آن بزرگوار معرفتی عمیق در وجود خود ایجاد کرد.

 

هر روز آتش عشق به امام(ره) در کانون جانش شعله‌ور می‌شد. او سعی وافری داشت تا عشق و علاقه به امام(ره) را در محیط درس گسترش دهد و جان دانش‌آموزان را که ضمیرشان به صافی آب و آیینه بود، از عشق «روح‌الله» لبریز سازد.

 

او در خصوص امام(ره) و احکام مترقی اسلام همواره به بحث می‌نشست و دانش‌آموزان را به مطالعة کتابهای سودمند و روشنگر ترغیب می‌نمود. همین امر سبب شد که در چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شد لکن روح سرکش و بی‌باک او به همة آن اخطارها بی‌توجه و بی‌اعتنا بود. او هدف و راهش را بدون تزلزل و تشویش پی می‌گرفت و از تربیت شاگردان لحظه‌ای غفلت نورزید.

 

با گسترده شدن امواج خروشان انقلاب، ابراهیم نیز فعالیتهای سیاسی خود را علنی کرد. حضور او در پیشاپیش صفوف تظاهرکنندگان و سفر به شهرهای اطراف برای دریافت و نشر اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب و ضبط و تکثیر نوارهای سخنرانی ایشان و سایر پیشگامان انقلاب، خاطراتی نیست که به سادگی از اذهان مردم شهر و اعضاء خانواده و دوستانش محو شود.

 

وقتی انقلاب به ثمر رسید و اماکن اطلاعاتی ساواک شهرضا به دست مردم انقلابی فتح شد، پروندة سنگینی از ابراهیم به دست آمد. در این پرونده بیش از بیست گزارش و خبر مکتوب در تایید نقش فعال وی در صحنة تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه به چشم می‌خورد که در صورت عدم پیروزی انقلاب، مجازات سنگینی برای او تدارک دیده می‌شد. تیمسار «ناجی»، فرمانده نظامی وقت اصفهان، دستور داده بود که هر جا او را دیدند با گلوله مورد هدف قرار بدهند.

 

ابراهیم پس از ابراز لیاقت در طول مبارزات و فعالیتها، چه قبل و چه پس از انقلاب اسلامی، در تشکیل سپاه پاسداران قمشه نیز نقش چشمگیری داشت. او عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسؤولیت واحد روابط عمومی را به عهده گرفت و فعالیتهای خود را بعدی تازه بخشید.

 

به دنبال غائله کردستان، به شهرستان پاوه عزیمت کرد و مسؤولیت روابط عمومی سپاه آن‌جا را به عهده گرفت. پس از یک سال خدمت در کردستان، به همراه حاج احمد متوسلیان، به مکه مشرف شد.

 

با شهادت «ناصر کاظمی» به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا آغاز جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند.

 

با شروع عملیات رمضان، در تاریخ 23/4/61 در منطقه شرق

 

بصره، فرماندهی تیپ 27 محمدرسول‌الله(ص) را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد.

 

در عملیات مسلم‌بن‌عقیل(ع) و محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، سلحشورانه با دشمن متجاوز جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر 27 حضرت رسول(ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ 10 سیدالشهدا بود، به عهده گرفت.

 

سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر 27 تحت فرماندهی او در عملیات والفجر چهار و تصرف ارتفاعات کانی مانگا هرگز از خاطره‌ها محو نمی‌شود.

 

اوج حماسه آفرینی این سردار بزرگ در عملیات خیبر بود. در این مقطع، حاج همت تمام توان خود را به کار گرفت و در آخرین روزهای حیات دنیوی‌اش، خواب و خوراک و هرگونه بهرة مادی از دنیا را برخود حرام کرد و با ایثار خون خود برگی خونین در تاریخ دفاع مقدس رقم زد.

 

سرانجام، فاتح خیبر -سردار بزرگ اسلام حاج محمدابراهیم همت- در تاریخ 17 اسفندماه سال 1362 در جزیره مجنون به دیدار معبود خویش شتافت و به جمع دوستان شهیدش ملحق شد. روحش شاد و یاد جاودانه‌اش گرامی باد.

 

 

 

 


برچسب‌ها:

عکس های هوایی از حرم ارباب

 

تصاویر هوایی از کربلا 8

تصاویر هوایی از کربلا 13

تصاویر هوایی از کربلا 2

تصاویر هوایی از کربلا 17

تصاویر هوایی از کربلا 25

 


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ 21 اسفند 1393برچسب:, توسط شهید همت
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد